همایون خسرویدهکردی : آنتونیونی و فلینی را پرچمداران شکل خاصی از نئورئالیسم دانستهاند. شکلی درونی و باطنی، نابسامانی و ناسازگاری در هستی مدرن، غربت و مظلومیت عشق درونمایه اصلی آثار آنتونیونی هستند. آنتونیونی تحلیلگر دقیق و بیطرف ضمیر آدمها، به ویژه بورژوازی بود. پیشینه ایتالیا هم مانند امریکا و فرانسه جزو مدعیان اختراع سینماست. کینوسکوپ آلبرینی و قبل از آن تیاتروگراف پاول و کرونوفتوگراف دمهنی، نشانههایی از وجود سینما و نمایشهای پردهای در سال ۱۸۹۵ و سالهای قبل تا قرن هجدهم بودهاند. فیلوتئو آلبرینی هرچند در سال ۱۸۹۵ دستگاه خود
بیشتر بخوانید گردآوری، ترجمه و تلخیص: بهروز سلطانزاده : همان گونه که مشاهده خواهید کرد آنتونیونی در پاسخ به سوالی که از او در مورد ایدهی اصلی فیلمهایش پرسیده میشود میگوید: «پاسخی صادقانه برای پرسش وجود ندارد.» او میگوید که حریصانه به هر چیزی نگاه و گوش میکند. جنبههای بصری فیلمهایش نیز وابستگی زیادی به موضوعات دارد. «ایدهها تقریباً از طریق تصاویر به ذهنم میرسند.» اما آنچه در این گفتوگو بیش از پیش جذاب مینماید صحهگذاشتن آنتونیونی بر کار کارگردان است. وقتی از او در مورد همکاریاش با دیگران در نوشتن فیلمنامه
بیشتر بخوانید ژیل دلوز – ترجمه و تلخیص: رامین اعلایی: مقدمه: ژیل دلوز در فصل هشتم از کتاب سینما ۲: تصویر زمان؛ سینما، بدن و مغز، اندیشه، از دو فیگور عمده در سینمای مدرن سخن میگوید که یکی متمایل به بدن است و دیگری تاکیدکننده بر مغز. در فلسفهی سینمایی دلوز البته این هرگز نمیتواند یک تمایزگذاریِ سفت و سخت یا مطلق باشد: به نظر او در سینمای مدرن هر فیلمی میتواند این دو گرایش را با نسبتهای متفاوتی ترکیب کند. اما همواره در نهایت مسئله بر سر میزان و شدت ترکیب و
بیشتر بخوانید ترجمه: صالح نجفی: صحرای سرخ اولین فیلم رنگی میکلآنجلو آنتونیونی بود. آنتونیونی صحنههای فیلم را در پاییز ۱۹۶۳ در بندرگاه صنعتی راوِنا فیلمبرداری کرد. این فیلم را بارها و بارها با نقاشی انتزاعی قیاس کردهاند. کارگردان در سال ۱۹۴۲ رنگ و نقاشی را همارز دانسته بود: «در سینما، سیاه و سفید همان نسبتی را با رنگ دارد که طراحی با نقاشی.» آنتونیونی در اظهارنظری دیگر بهسال ۱۹۶۴ رنگ را به آینده پیوند زد: «در زندگی روزانۀ معاصر ما، رنگ معنا و کارکردی یافته است که پیشتر نداشت. شک ندارم که
بیشتر بخوانید مهدی ملک : «واقعیت ساکن نیست و همیشه از لحظه تبلور میگریزد» (آنتونیونی، ۱۹۶۴) از سالهای بارآور دهه ۱۹۶۰ تاکنون پیچیدگی و فروبستگی سینمای «میکلآنجلو آنتونیونی» اغلب با کلیدواژههایی مانند «سینمای جدایی»، «الیناسیون» و «اضطراب اگزیستانسیالیستی» گشوده شده است. تعابیری مالوف که به سادگی میتوانند خطوط پرواز محتوایی و زیباییشناسانه سینمای میکلآنژ سینما را قطع کنند. مسئله مهم در اینجا نه دستگذاشتن بر این مفاهیم کلی -که در نهایت میتواند او را به شارح بصری فلسفه «سارتر» بدل کند- که تمرکز بر مدرنیسم سینمایی اوست که به فلسفه ابزار تازهای
بیشتر بخوانید امیرهوشنگ للهی: «میکلآنجلو آنتونیونی» فیلمساز سرشناس و برجستهی ایتالیایی در سال ۲۰۰۷ میلادی و ۹۴سالگی از دنیا رفت. او در طول دوران حرفهایاش ۱۵ فیلم داستانی، یک مستند و تعدادی فیلم کوتاه ساخت. ابتدا اوایل دههی ۵۰ با جریان نئورئالیسم در ایتالیا آغاز به کار کرد اما به تدریج در اواخر دههی ۵۰ و اوایل دههی ۶۰ به سمت و سوی سینمایی مدرن و منحصر بهفرد حرکت کرد. فیلمهای دهه۶۰ آنتونیونی درخشانترین آثارش بودند و بیش از همیشه باعث شهرت او در سینمای جهان شدند. هر پنج فیلمش در این
بیشتر بخوانید Francesco Di Chiara – ترجمه: رضا مولایی: «نگاه میکلآنژ آنتونیونی و هنر» نمایشگاهی بلندپروازانه است که آنتونیونی را به عنوان فیلمساز، هنرمند تجسمی و بخش تحسینشدهای از فرهنگ ایتالیایی نیمه دوم قرن بیستم به تصویر میکشد. در حقیقت آنتونیونی به همراه فدریکو فلینی در اوایل دهه ۶۰ میلادی مسئولیت گذار و خروج سینمای ایتالیا از دوران نئورئالیسم را برعهده داشتند. وظیفهای که بعدها فیلمسازان جوانتری مانند پییر پائولو پازولینی، برناردو برتولوچی و مارکو بلوکیو به اتمام رساندند. سالها پس از درگذشت آنتونیونی، میراث او حتی در حوزه مطالعات سینمای معاصر همچنان
بیشتر بخوانید امین حامیخواه : «امروزه سینما باید بیشتر به حقیقت ربط داشته باشد تا به منطق، زیرا حقیقت زندگی روزانه ما نه مکانیکی است، نه قراردادی و نه تصنعی. ریتم آن مترونومیک است، زیرا حرکتی است که گاهی کُند، گاهی سریع، گاهی بیحرکت و گاهی سرگیجهآور است» (میکلآنجلو آنتونیونی) سینمای آنتونیونی را چگونه میتوان به خاطر آورد؟ به خاطرآوردن تصاویر، صداها و حرکتها مخاطره درک درونی قابها را در بستری از زمان بازتعریف میکند. امری موجود در درون هنر وجود دارد که همواره خاطرنشان میشود اما از یاد رفته است و
بیشتر بخوانید محمدحسین میربابا: مقدمه: سینمای مدرن محصول دوران پس از جنگ جهانی دوم در اروپاست. هرچند خود سینما از بدو تولد پدیدهای مدرن به شمار رفته و محصول دوران مدرن بهحساب میآید، اما پیدایش سینمای مدرن متعلق به دوران تاریخی خاصی است که بیش از پنج دهه از آغاز سینما فاصله دارد. دورانی که اتفاقاً از حیث مواجهه با مدرنیته و دستاوردهای آن همراه با نگاهی تاریک به دوران مدرن است. دستهبندیهای تاریخی سینما تا قبل از ورود به دههی پنجاهِ سینمای اروپا شامل سبکهای سینمایی برگرفته از سبکهای مدرن
بیشتر بخوانید ترجمه: شهریار خلفی : «فریاد» ساختهشده به سال ۱۹۵۷، پنجمین فیلم داستانی میکلآنجلو آنتونیونی، به دلیل محیط اجتماعی که در فیلم تصویر شده بود، به نوعی دورشدن از کارهای قبلی او بود. فیلمهای آنتونیونی معمولاً به گروههای اجتماعی نسبتاً ممتاز و دغدغههایشان میپرداخت. افراد این لایههای اجتماعی، به دلیل برخورداری از شرایط مطلوب اقتصادی، میتوانستند به نیازهایی فراتر از نیازهای اولیه خود بپردازند و به پرسش «از زندگی چه میخواهم؟» بپردازند. ولی «فریاد» بیشتر به مقوله نئورئالیستی ایتالیایی معاصر آن دوره، با مردم لایههای زحمتکش جامعه که در تلاش بودند
بیشتر بخوانید