حسين سخنور:
وقتي قرار شد در خصوص رابطه هنر و روشنفکري سلسلهمباحثي پي گرفته شود، در گام بعدي هم ميبايست مصداق بخش اول اين موضوع – هنر- را مشخص ميکرديم تا جلوگيري کرده باشيم از ابهامآفريني و کليگوييهاي رايج. از اين رو بود که از ميان هفت هنر، نخست سراغ ادبيات رفتيم و صورت موضوعمان به صورت دقيقتر شد: ادبيات و روشنفکري. حالا مانده بود، چه کسي؟ در بين فعالان اين عرصه کدام يک بهتر ميتوانند اين رابطه را روايت کنند و تبيين. بيشک اولين نامي که در اين رابطه به ذهن هر کسي ميآيد، محمود دولتآبادي بود و به همين دليل سوالاتمان را پيش او برديم، کسي که ادبيات را به خوبي ميفهمد و تجربه کرده است و در عين حال هيچگاه بيگانه با بحثهاي روشنفکري نبوده است، که نشانه آن نه تنها در رمانهايش، که در برخي از آثارش مانند «ميم و آن ديگران» و «نون نوشتن» و… مشهود است.